ATI

ATI

چه خبرا بوده

مثل همیشه سلام
دوستان عزیز خیلی خیلی مخلصیم

راستش نمی دونم چه طور شروع کنم این چندوقت این قدر حرف برای گفتن داشتم که نمی دونم حالا از کدومشون شروع کنم این چند وقت درست و حسابی بازار سخت افزار گرم بود ( نمی دونم چرا همیشه وقتی ما درس داریم بازار سخت افزارم هم می ترکه اما وقتی درس نداریم و تابستونه راکد راکد انگار نه انگار پیشرفتی هم هست ) خلاصه محصولات جدید بود که همین طور گر و گر از در و دیوار می ریخت چون بالاخره کیریسمس بود و شرکت های سخت افزاری هم بازار کرسمس رو می خواستند این بود که همین جور محصول جدید می دادن که حالا در باره همه اونها صحبت خواهیم کرد.

اما این چند وقت من و محسن اون قدر ها هم بی کار نبودیم اولین کار جالبی که کردیم این بود که پامونو کردیم تو کفش داستان نویس ها و یه داستان نوشتیم ( چیه مگه ما دل نداریم !!!!!!!! ) به نظر من هیچ  جای تعجب نداره ماشاالله ما جوانان با استعدادی هستیم این هم یکی از استعدادهای نهفته ما بود که کشف شد قهرمان این داستان هم دوست عزیزمون متینه که فکر کنم همطون میشناسیدش راستش متین جان چند وقت پیش ( چیز زیادی نیست حدود 2 تا 3 سال ) تصمیم به خرید کامپیوتر گرفت از اون روز بود که عشق به کامپیوتر در متین ایجاد شد ( و بعد هم به من و محسن منتقل شد ) خوب این دوست ما چون می خواست که بهترین کامپیوتر رو داشته باشه شروع به مطالعه و تحقیق درباره کامپیوتر کرد و همین تحقیقات بود که از ما سه نفر 3 تا متخصص سخت افزار ساخت ( شما این تیکشو جدی نگیرید ) خوب این تحقیقات و اطلاعات بالا از طرفی خیلی خوب بود و از طرفی هم خیلی بد از این لحاظ خوب بود که اطلاعات عمومی ما رو درباره سخت افزار کامپیوتر خیلی بالا برد و باعث شد که از از این بحث لذت زیادی ببریم اما از طرفی هم خیلی بد شد چون توقع این دوست ما یعنی متین جان رو خیلی بالا برد طوری که به بهانه محصولات جدید و قوی تر همین طور خرید کامپیوتر رو عقب می انداخت همچنین قیمت قطعات انتخابی ایشون سر به فلک می گذاشت ( فقط یکی از سیستم هایی که می خواست بخره دو ملیون و پونصد هزار تومان بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چقدر کم!!!!!!! ) و پدر متین هم دیگه این قدر زیر بار نمی رفت که یه همچین پول قلمبه ای برای کامپیوتر به متین بده .....

خلاصه این چند وقت یعنی تو این یکی دو سال من و محسن متین مدام دنبال قطعات و محصولات جدید و تست و آزمایش و این جور چیزا بودیم تا لیست قطعات متین مرتب به روز بشه ( راستش نمی دونم اما اگه می شد سیستم هایی رو که ما سه نفر با هم نوشتیم رو جمع کرد یه کتاب دویست سیصد صفحه ای می شد پشت تمام دفترهای پارسال من حد اقل 2 تا سیسیتم هست ) راستش نصف اطلاعات فعلی ما از همون تحقیقاته حالا ...........

خلاصه بعد از مدتها تلاش من و محسن متین قانع شد که به یه سیستم 900 هزار تونمنی قناعت کنه ( راستش خودشم دیگه به این نتیجه رسیده بود که بالاخره یه روز باید سیستم رو خرید ) و این به نظر ما برای خودش یه انقلاب محسوب می شد من و محسن هم خدا رو شکر می کردیم که بالاخره متین فهمید کارت صدای Audigy2 ZS platinum Pro و اسپیکر Inspier T7700  7.1 همه چیز نیست و داره سر و سامون می گیره ما هم یه نفس راحت می کشیم ...........
اما این تازه شروع  بدبختی ما بود.......

فکر کنم خودتون هم بتونید حدث بزنید که کامپیوتر خریدن یه همچین آدم دانشمند و عقل کلی که دو تا رفیق هم مثل ما داره اونم تو بازار ایران خیلی باید جالب باشه واین شروع داستان ماست داستانی که فکر کنم خیلی براتون جالب باشه راستش قرار شد که این قطعات این کامپیوتر یکی یکی با دقت هرچه تمام تر خریداری بشه و بعد هم در شرایط کاملا استاندار اسمبل بشند.
راستش تو این مدت سر خرید این قطعات ما داستانی براخودمون داشتیم گاف هایی که از فروشندگان می گرفیم به کنار سر خرید CPU تو یه بازار دعوا درست شد مادربورد و مونیتور و هارد و رم و ........................ هم که دیگه بماند.

خلاصه اگه دوست دارید ادامه این داستان رو بخونید حتما به ماسر بزنید این داستان به صورت قسمت قسمت توسط من و محسن و متین براتون تعریف میشه.

....................................................................

اما یکی دیگه از مهمترین اتفاقاتی که تو این مدت افتاد این بود که من و محسن از فرصت استفاده کردیم طراحی یه سایت رو پذیرفتیم تا تجربیات و دانسته هامون رو در زمینه طراحی صفحات وب محک بزنیم نتیجه کار که تا حالا خیلی خوب بوده و من و محسن حسابی کار یاد گرفتیم و تجربه کسب کردیم انشاالله به زودی راه اندازیش می کنیم.

اما این کار باعث شد که ما یه تصمیم مهمتر هم بگیریم اما حالا درباره اون تصمیم چیزی نمی مویسم تا وقتی که قطعی شد اون وقت..................

.....................................................................

خوب از فردا هم طبق معمول باز هم درباره سخت افزار مطلب می نویسیم راستی بالاخره اینتل پریسیکات رو رو کرد.

      تابعد
راستی نظرتون رو درباره این داستانه برامون بنویسید راستی می خوایم قالب رو هم عوض کنیم اولین ویزه نامه صدای کامپیوتر هم در راهه.
راستی این عکس هایی هم که گذاشتم به موضوع ربط داره که البته ربطش رو بعدا می فهمید.

یهتر میشه

سلام مجدد اول از همه اینکه از نظر لطفی که نسبت به ما دارید خیلی ممنونیم دوم اینکه این قالب در مراحل اولیه به سر می بره و به زودی بهتر میشه اگه بهتر نشد عوضش می کنیم.


          با تشکر مجتبی - محسن

ای ول! گرفتم!

مخلصیم در بس!
راستش تو این مدت اونقدر حرف و حدیث زیاد بود که به قول یارو وللش!
فقط همین که از فردا دوباره ( چشم حسود کور!!!) زندگی خواهیم کرد.
به قول یارو ؛ « آب را گل نکنیم!» شاید که در پایین دست «بلاگ اسکایی » باشد.

در پایان .................... « منتظر باشید که منتظرتان هستیم»
..
..
..
ای ول ! گرفتم!

/محسن/